Sunday, February 26

چه خبر از دل من؟

این روزها حال و هوای شهر عوض میشود.یک جور خاصی میشود.بیرون که میروی همه جا جمعیت زیادی را در حال رفت و آمد میبینی.این از موارد جالب شب عید است و من آن را بسیار دوست دارم.اینکه وقتی بیرون میروم کلی آدم میبینم که هر کدامشان مشغول کاری هستند تا خودشان را برای آمدن سال نو آماده کنند.یکی مشغول خرید لباس,یکی در حال خرید وسایل خانه ,یکی برای بچه اش خرید میکند,یکی رفته آرایشگاه تا خودش را آراسته تر کند,هر کس به طریقی مشغول.من این جنب و جوش قبل سال نو را دوست دارم.انگار روح زندگی میریزند به کالبد آدمها.انگار شهر زنده تر میشود.(البته بین خودمان باشد همیشه هم این سوال برایم پیش می آید که مگر در طول سال نمیشود لباس خرید یا تغییر دکوراسیون داد و یا چهره خود را آراست.فقط باید مختص به شب سال نو باشد؟و هنوز جوابی پیدا نکرده ام.بماند)
در این شب ها و روزهای سرزندگی و شادی کمی هم به فکر نیازمندان باشیم به جایی بر نمیخورد.بسیار هستند کسانی که در بین این همه شادی و تکاپو دل غمگینی دارند.هستند کسانی که دائم فکرشان این است که چطور با جیب خالی دل فرزندشان را نشکنند و یا چطور با دست خالی از شرمندگی خانواده خود در آیند.کاری کنیم تا شادی مهمان دل همه باشد.کاری هر چند کوچک.

No comments: